برگرداندن زن به زندگي، روش هاي برگرداندن زني كه قهر كرده
براي برگرداندن زني به زندگي و شعله ور كردن مجدد نيروي عشق در وجود او چه كاري بايد انجام داد؟ بسياري از مردان به خاطر اين مشكل كه همسرشان به دلايل مختلف قهر كرده است و تصميم به جدايي دارد، به مشاور مراجعه مي كنند، در اين شرايط بسياري از مردان نمي دانند كه براي بازگرداندن همسرشان از تصميم خود و بازگرداندن او به زندگي چه كارهايي را بايد انجام دهند.
از جمله مواردي كه بايد به آن توجه كنند و ياد بگيرند عبارت اند از:
يادگيري مهارت گفت و گوي موثرتلاش براي شناخت موانعي كه بر سر راه زندگي مشترك وجود داردتلاش براي حل و فصل منطقي اين مشكلدر ادامه اين مقاله به بررسي اين موضوع مي پردازيم تا آگاهي شما در اين خصوص افزايش يابد.

برگرداندن زن به زندگي، چرا زنان تصميم به جدايي مي گيرند؟دلايل بسياري براي زنان وجود دارد كه از زندگي مشترك شان نااميد شوند و با وجود مخالفت هايي كه از جانب همسرشان مي بينند براي طلاق و جدايي اقدام كنند، از جمله دلايلي كه باعث مي شود زنان تصميم به جدايي از همسرشان بگيرند عبارت است از:
احساس ناامني در رابطه عاطفيوجود شك و ترديد هايي در زمينه خيانت يا مواجهه با آندرگيري با مشكلات ماليوجود اختلاف هاي حل نشده و قديميدرگيري با خشونت خانگيدرگيري با آسيب هاي اجتماعي نظير اعتياد همسرو غيره.برگشت بعد از طلاقبرگشت بعد از طلاق | رعايت نكاتي براي آشتي و بازگشت بعد از طلاقبرگرداندن زن به زندگي، توصيه هايي براي مردانبراي اين كه به همسرتان را به زندگي برگردانيد و او را به ادامه زندگي اميدوار كنيد بايد از برخي راهكارهاي موثر كمك بگيريد در ادامه مقاله به برخي از مهم ترين آن ها اشاره مي كنيم.
مهارت گفت و گوي موثر را بياموزيداولين قدمي كه براي حل مشكلات و برگرداندن همسر خود به زندگي بايد برداريد، حرف زدن صحيح در مورد مشكلات مي باشد در بسياري از مواقع زنان گزارش مي كنند كه همسرشان آن ها را درك نمي كند و در مورد مشكلات اصلي آن ها اطلاعي ندارد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-برگرداندن زن به زندگي، روش هاي برگرداندن زني كه قهر كرده

اعتماد عبارت از اقدام مربوط به داشتن اطمينان نسبت به يك شخص يا يك چيز ديگري مي باشد. اين يك تجربه انساني مبنايي مي باشد.
به منظور اينكه جامعه بتواند عملكرد خودش را به صورت مناسبي انجام بدهد، به اعتماد نياز دارد.
اعتماد مي تواند نقش مهمي را در ايجاد خوشحالي داشته باشد. در صورتي كه اعتماد وجود نداشته باشد، ترس ايجاد خواهد شد.
اعتماد يك مورد جايگزين / يا اضافي نمي باشد، بلكه يك مورد مهمي مي باشد. برخي از تجربيات مربوط به زندگي مي توانند بر روي اعتماد يك فرد نسبت به ديگران تاثيرگذار باشند.
آيا من داراي مشكلات مربوط به اعتماد هستم؟ علائم رايجهر شخصي نسبت به كسي كه بايد به او اعتماد كند و ميزان اعتمادي كه بايد به او داشته باشد، نامطمئن مي باشد.
در برخي مواقع، زمان مناسب براي اعتماد كردن مشخص نمي باشد. افراد به صورت روزمره در مورد شخصي كه بايد به آن اعتماد كنند و ميزان اعتمادي كه بايد نسبت به او داشته باشند، تصميم گيري مي كنند.
در برخي مواقع مي خواهيم كه در مقايسه با ساير افراد، اعتماد بيشتري داشته باشيم. اين يك مورد خوبي مي باشد.
وجود نداشتن بدگماني به صورت كلي، مي تواند يك مشكل جدي باشد. ولي تشخيص در مورد زمان اعتماد كردن و شخص قابل اعتماد به ما كمك خواهد كرد تا ايمن و با نشاط باشيم.

علائم مربوط به يك شخص داراي بدگماني افراطي عبارتند از:• نبود رابطه صميمي يا دوستان
• بدگماني كه منجر به ايجاد اختلال در يك رابطه مي شود
• روابط چشمگير و داراي اختلاف زياد
• بدگماني يا اضطراب در مورد دوستان و خانواده
• وحشت زدگي در طول رابطه صميمي فيزيكي
• ايجاد اين باور كه ساير افراد فريبنده يا بدخواه مي باشند، بدون داشتن هيچ نوع مدركي
در برخي مواقع، بدگماني نقش مهمي را در زندگي يك شخص ايفا مي كند. شكست ها يا خيانت هاي گذشته مي تواند عامل اصلي اين مشكل باشد.
بدگماني يك واكنش قابل قبول به احساس ترك شدن يا مورد خيانت واقع شدن مي باشد. ولي احساسات عميق مربوط به عدم اعتماد مي تواند يك تاثير منفي بر روز زندگي يك شخص بگذارد.
اين حالت مي تواند منجر به ايجاد اضطراب، عصبانيت يا عدم اعتماد بنفس شود. خوشبختانه افراد مي توانند مجددا اعتماد را ياد بگيرند.
در طول اين فرآيند، همكاري كردن با يك درمانگر مي تواند مفيد باشد.
وابستگي زن به خانوادهوابستگي زن به خانواده بعد از ازدواج0 ديدگاه/مارس 19, 2022ادامه مطلبمشكلات مربوط به اعتماد در نتيجه چه مواردي ايجاد مي شوند؟اغلب مشكلات مربوط به اعتماد در نتيجه تجربيات و تعاملات مربوط به مراحل اولي زندگي ايجاد مي شوند.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-سياه چاه اعتماد – آيا اعتماد كردن مي تواند خطرناك باشد؟

براي شناخت مفهوم امنيت، مي توان به ريشه ي لغوي آن يعني « امن » توجه كرد.احساس بي خطر بودن، در امان بودن و پناه داشتن، به معناي احساس برخروداري از امنيت است.
كسي كه امنيت دارد، در واقع قلبي مطمئن و آرام دارد و به نوعي احساس آرامش و اطمينان مي كند.همچنين فردي كه آرام است، ميان انرژي هاي دروني اش يك تعادل و ثبات برقرار است.
منظور از تعادل نيرو هاي دروني اين است كه فرد انگيزه، اميد، توانايي ها و تلاش هاي خود را در مسير هاي رشد و اهدافش به كار مي گيرد؛ بدون اينكه در آن ها افراط يا تفريط داشته باشد.
همچنين، چنين شخصي به جاي فرار از سختي ها و مشكلات، با آن ها رو به رو گشته و آن ها را حل و فصل مي نمايد.
افرادي كه با احساس امنيت زندگي مي كنند، هم خود در آرامش به سر مي برند و هم به ديگران اين احساس خوب را انتقال مي دهند.
با ادامه ي مطلب همراه باشيد تا شما را با روش هاي رهايي از بيقراري و كسب امنيت آشنا كنيم.
وابستگي زن به خانوادهوابستگي زن به خانواده بعد از ازدواج0 ديدگاه/مارس 19, 2022ادامه مطلبآثار امنيت بر زندگي شما چيست؟ امنيت و آرامش، عامل موفقيت در كارهابرخورداري از حس امنيت قلب را نيرومند مي كند و باعث مي شود تا از نيروي اراده و عقلي متمركز و زيادي برخوردار باشيد.
 حفظ كرامت انسانيفردي كه احساس آرامش و امنيت دارد، استقلال فكري خود را حفظ مي كند و در تصميم گيري ها، دچار اضطراب و ترس نمي شود و عزت نفس بالايي خواهد داشت.

 حفظ آرامش روحي و سلامت جسمي خود در برابر خطراتفرد ايمن، براي سلامت جسمي و روحي خود و خانواده اش تلاش مي كند و هر جا كه باشد، ايمني و آسايش را برقرار مي كند.
 افزايش سطح آگاهي و دانش فردوقتي قلب و روان تان در احساس امنيت و آرامش به سر ببرد، ذهنش هشيار است و بر زندگي اش تمركز دارد.در نتيجه، فرد با حوصله و انگيزه كافي، براي كسب آگاهي از محيطش كنجكاو مي شود و سعي مي كند آگاهي و علمش را بالا ببرد.
 نظم در اموردر صورتي كه احساس امنيت و آرامش را تجربه كنيد، ذهني متمركز بر برنامه ها و امور زندگي تان داريد و با نظم و برنامه پيش خواهيد رفت.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-احساس امنيت چه تأثيري بر سلامت روان تان دارد؟

مشكلات جوانان با والدين، منشا تعارضات ميان جوانان و والدين آن ها چيست؟
جواني دوران ورود به بزرگسالي مي باشد فرد در اين زمان بحران هاي قبلي را رد كرده است و با بحران ها و دغدغه هاي جديدي رو به رو مي شود، در اين دوران ميان جوانان و والدين مشكلاتي به وجود مي آيد كه علل گوناگوني دارد و مهم ترين آن ها به روش والدين در تربيت فرزندان و نحوه ارتباط با آن ها بستگي دارد.
فرد نوجوان هويت تازه و بزرگسالي به دست آورده است و دوست دارد كه والدين او را به رسميت بشناسند و به هويت و استقلال او احترام بگذارند اما به دليل اينكه فرهنگ هاي آن ها با يكديگر فرق مي كند و تفاوت ميان نسل هاي آن ها وجود دارد براي برقراري ارتباط با مشكلاتي مواجه مي شوند.
براي حل اين مشكل طرفين بايد به صورت منطقي با يكديگر گفت و گو كنند و در صورت لزوم از روانشناس كمك بگيرند، در ادامه اين مقاله به بررسي كامل مشكلات جوانان و والدين مي پردازيم.
دوره جواني و مشكلات آنجواني دوراني مي باشد كه فرد وارد دنياي جديد بزرگسالي شده است و به عنوان فردي مفيد و فعال در جامعه شناخته مي شود و در جواناني توانمندي ها و استعداد هاي او به اوج مي رسد و آماده فعاليت مي باشد، در اين دوره فرد از بحران هاي كودكي گذر كرده است و با بحران هاي جديد دوران جواني رو به رو مي شود.
در اين دوران بحران هاي بسياري به وجود مي آيد كه از آن مي توان به انتخاب شغل، استقلال مالي، ازدواج، هويت شخصي و غيره اشاره كرد و با توجه به تفاوت ها و تعارض هاي ميان والدين و جوانان احتمالا دارد مشكلاتي در ميان آن ها به وجود آيد.
منشا مشكلات جوانان با والدينمشكلات ميان جوانان و والدين ناشي از موارد متعددي مي باشد كه برخي از رايج ترين آن ها عبارت اند از:
مشكلات جوانان با والدين، سبك هاي فرزند پروري نادرستيكي از مشكلاتي كه ميان والدين و جوانان به وجود مي آيد به علت اين است كه والدين مي خواهند از سبك هاب فرزند پروري سابق مانند كنترل كردن و طرد شدن استفاده كنند، در صورتي كه اين روش ديگر براي جوانان تاثير گذار نمي باشد.

والدين و جوانان براي اين كه رابطه بهتري با يكديگر داشته باشند بايد به همديگر احترام بگذارند و به گفت و گو بپردازند و همچنين والدين بايد به هويت بزرگسال جوان شان احترام بگذارند و مسائل و مشكلاتي كه براي آن ها به وجود مي آيد از طريق گفتگو حل كنند.
والدين بي توجهوالدين بي توجه چگونه به فرزندان خود آسيب خواهند زد؟۲٫ مشكلات حل نشده در دوران نوجوانيبه هر حال جوانان در مرحله رشد قرار دارند و اگر چه بزرگسال به حساب مي آيند اما احتمال دارد برخي از كارها و رفتارهاي نوجواني را تا مدتي انجام دهند و در صورتي كه مشكلات و مسائل دوران نوجواني به خوبي ميان والدين و ونوجوان حل نشود مشكلات ادامه خواهد داشت و به دوران جواني هم انتقال مي يابد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-مشكلات جوانان با والدين، منشا تعارضات ميان جوانان و والدين آن ها چيست؟

مشاوره وسواس
“بايد برگردم! شايد در را قفل نكرده باشم، نه بايد برگردم و مطمئن شوم، اجاق گاز را خاموش كردم؟ تو مطمئني ؟
نه بايد خيالم راحت شود و دوباره چك كنم.
بله خاموش كردي عزيزم! من خودم ديدم، مطمئن باش همه چيز درست است، تا ديرمان نشده بيا سوار شو..”
جملات بالا يك بخش معمول و تكراري از شرح حال فرد مبتلا به وسواس است كه علارغم اينكه مي داند همه چيز تحت نظارت بوده و خوب پيش مي رود،
طبق يك اجبار دروني براي كم كردن از ميزان استرس خود شروع به چك كردن مي كند.
مشاوره وسواس و درمان آنوسواس واژه اي آشناست كه در زبان روزمره، ممكن است براي مواردي به كار گرفته شود كه صرفا نشانه ي حساسيت فرد به موضوعي مثل تميزي و نظافت را شامل مي شود.
اگرچه بعضي ها از وسواس به گونه اي با افتخار صحبت مي كنند كه حاكي از يك ويژگي مطرح و به نوعي برتري آن هاست، اما در واقع وسواس يك اختلال رواني است كه باعث رنج و ناراحتي فرد مبتلا به آن و همچنين خانواده و نزديكان وي مي شود.
بنابراين اگر شما هم حمام كردن تان دو ساعت طول مي كشد و يا به علت ترس از آلودگي از دست زدن به اشياي نا آشنا اجتناب مي كنيد، خبر بد اين است كه اين ويژگي ها نه تنها ويژگي مثبتي نيست بلكه نشانه ي اختلال وسواس است.
و اما خبر خوب اين است كه امروزه با روش هاي درماني مطرح دنيا مي توان تا حد زيادي با موفقيت اين اختلال را درمان نمود.

مشاوره وسواس -درمان وسواسمركز مشاوره مشاورانهمشاوره تلفني وسواسمشاوره تلفني وسواس | برخورد علمي با درمان وسواس0 ديدگاه/سپتامبر 9, 2021ادامه مطلبوسواس چيست؟اختلال وسواس فكري عملي در واقع نوعي اضطراب و افكار ناخوانده و مزاحم است كه بيرون راندن آن ها از ذهن نيز سخت مي باشد.
در مقابل اين افكار ناخواسته، فرد به انجام يك سري رفتار و تشرفات عملي مي پردازد تا به نوعي آن افكار را خنثي نمايد.

به عنوان مثال، فردي كه از وسواس فكري مربوط به مذهب رنج مي برد، افكار ناخوانده اي در حوزه ي شرك و توهين به مقدسات به ذهنش هجوم مي آورند، در مقابل اين افكار وسواسي به انجام اعمالي مي پردازد كه شايد اصلا ربطي به موضوع مذهب نداشته باشد.
به عنوان مثال ممكن است بيست بار از پله هاي آپارتمان بالا و پايين برود، و يا اعمال و تشرفات مرتبط با مذهب انجام دهد مثلا ذكر خاصي را صد بار تكرار كند.
نكته جالب اين است كه فرد مبتلا به وسواس مي داند كه اعمالش از نظر منطقي كارايي ندارد اما همچنان به انجام آن مبادرت مي ورزد.
در واقع فرد حال بدي را كه با هجوم فكر وسواسي تجربه مي كند را با انجام اين اعمال عجيب و غير منطقي كاهش مي دهد و به مرور زمان اين عادت قوي تر مي شود.
افراد مبتلا به وسواس در زندگي روزمره، كار و مراودات اجتماعي شان نيز به مشكل بر مي خورند.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-مشاوره وسواس